کد مطلب:1840
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:9
چرا پوشش و محدوديت پوششي تا اين حد براي خانمها است؟ مگر آقايان كه روسري سر نميكنند، ما به موهايشان حساس هستيم؟ شايد اگر خانمها تا اين حد مقيد نبودند، اين حساسيتها از بين ميرفت!
براي اين كه فلسفه پوشش و حجاب خانمها روشن شود و مترقي بودن اين حكم اسلامي آشكار گردد، لازم است كتاب ارزشمند مسئله حجاب شهيد مطهري را مطالعه فرماييد.
ايشان دراين كتاب در بخشي كه آرامش رواني جامعه را يكي از آثار حجاب بر ميشمارد ميفرمايد: اما علت اين كه در اسلام دستور پوشش، اختصاص به زنان يافته، اين است كه ميل به خود نمايي و خودآرايي مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شكار است و زن شكارچي، همچنان كه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شكار است و مرد شكارچي. ميل زن به خود آرايي از حس شكارچيگري او ناشي ميشود. در هيچ جاي دنيا سابقه ندارد كه مردان لباسهاي بدن نما و آرايشهاي تحريك كننده به كار برند. اين زن است كه به حكم طبيعت خاص خود ميخواهد دلبري كند و مرد را دل باخته و در دام علاقه خود اسير سازد. بنابراين انحراف تبرّج و برهنگي، از انحرافهاي مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براي آنان مقرر گرديده است.(1) به عبارت ديگر: جاذبه و كشش جنسي و زيبايي خاص زنانه و تحريك پذيري جنس مردانه، يكي از علتهاي اين حكم است. توصيه و دستور الهي به پوشش و حجاب براي زنان، به منظور ايجاد محدوديت و محروميت و چيزهايي از اين قبيل كه تنها فريب شيطانياند نميباشد، بلكه در واقع براي آگاهي دادن به گوهر ارزشمند در وجود زنان است كه بايد از آن مراقبت و شده و حفظ شود و به تاراج نرود. اين كاملاً معقول است كه هر چيزي ارزشمندتر باشد، مراقبت و محافظت بيشتري رإ؛ خخ ميطلبد تا از دست راهزنان در امان باشد و به شكل يك ابزار براي مطامع سودپرستان در نيايد.
اين كه نوشتهايد اگر خانمها مقيد به حجاب نبودند، حساسيتها از بين ميرفت، حرف صحيحي نيست، چرا كه غريزه جنسي، نيرومند و عميق است. هر چه بيشتر اطاعت شود، سركشتر ميگردد، همچون آتش كه هر چه به آن بيشتر هيزم بدهند، شعله ورتر ميشود، و شهوت خواه تقاضاي خود را به صورت يك عطش روحي و خواست اشباع نشدني در ميآورد.(2) و وضعيت جهان معاصر و كشانده شدن عدهاي به همجنس بازي نشانه آشكاري از اين حالت است.
بنابراين رعايت نكردن پوشش اسلامي توسط زنان نه تنها از بين رفتن حساسيت مردان را به دنبال ندارد، بلكه موجب طغيان غريزه جنسي آنان نيز ميگردد و پس از مدتي باعث دلزدگي و بي معنايي آن خواهد شد.
پي نوشتها:
1. مرتضي مطهري، مجموعه آثار، ج 19، ص 436، با تلخيص.
2. همان، ص 434.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.